[ویکی نور] نشر المحاسن الغالیة فی فضائل مشایخ الصوفیة أصحاب المقامات العالیة، ملقب به «کفایة المعتقد و نکایة المنتقد»، اثر عبد الله بن اسعد یافعی (768ق) است که به زبان عربی، در تصوف اسلامی نوشته شده است.
وی انگیزه و هدف از نگارش این کتاب را، سؤالی بیان می کند که یکی از اهل علم از او پرسیده و فکر او را مشغول داشته و آن این بوده است که آیا کراماتی که از ائمه دین و علماء - منظورش علمای اهل سنت است - سرمی زند، حق است یا نه؟ اگر حق است، آیا کرامت به حد معجزه می رسد و خلاصه فرق بین کرامت و معجزه و فرق آن دو با سحر در چیست؟
آیا این کرامات در زمان صحابه هم رخ می داده یا نه و اگر رخ می داده، کفر بوده است یا نه؟ زیرا طبق آیه شریفه «قل لا یعلم من فی السموات و الارض الغیبَ الا الله»، کسی جز خدا در آسمان و زمین از غیب آگاهی ندارد.
آیا علمایی که اهل کرامتند از غیر آنها افضلند یا نه؟ آیا علمای ظاهر برترند یا علمای باطن؟ آیا بین حقیقت و شریعت فرق است یا نه؟
جزء اول کتاب، شامل 10 فصل و یک خاتمه است که به روشی جذاب و واضح نوشته شده است و جزء دوم آن، فاقد باب بندی و فصل بندی است، ولی مباحث ارزشمند آن، توسط محقق کتاب، در ذیل 6 عنوان کلی و یک خاتمه تقسیم بندی شده است.
وی انگیزه و هدف از نگارش این کتاب را، سؤالی بیان می کند که یکی از اهل علم از او پرسیده و فکر او را مشغول داشته و آن این بوده است که آیا کراماتی که از ائمه دین و علماء - منظورش علمای اهل سنت است - سرمی زند، حق است یا نه؟ اگر حق است، آیا کرامت به حد معجزه می رسد و خلاصه فرق بین کرامت و معجزه و فرق آن دو با سحر در چیست؟
آیا این کرامات در زمان صحابه هم رخ می داده یا نه و اگر رخ می داده، کفر بوده است یا نه؟ زیرا طبق آیه شریفه «قل لا یعلم من فی السموات و الارض الغیبَ الا الله»، کسی جز خدا در آسمان و زمین از غیب آگاهی ندارد.
آیا علمایی که اهل کرامتند از غیر آنها افضلند یا نه؟ آیا علمای ظاهر برترند یا علمای باطن؟ آیا بین حقیقت و شریعت فرق است یا نه؟
جزء اول کتاب، شامل 10 فصل و یک خاتمه است که به روشی جذاب و واضح نوشته شده است و جزء دوم آن، فاقد باب بندی و فصل بندی است، ولی مباحث ارزشمند آن، توسط محقق کتاب، در ذیل 6 عنوان کلی و یک خاتمه تقسیم بندی شده است.