لغت نامه دهخدا
نشتی. [ ن َ ] ( حامص ) سستی. زبونی. ناتوانی. بی استواری. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نشت شود. || ( ص نسبی ) که نشت کرده باشد. مایعی که از ظرفش نفوذ کرده و تراویده باشد: روغن نشتی.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید