نشاطانگیز. [ ن َ / ن ِ اَ ] ( نف مرکب ) نشاطآور. نشاطافزا. طرب انگیز. سروربخش. سرورانگیز. که موجب سرور و انبساط خاطر شود : ساقی فریب آمیز بین مطرب نشاطانگیز بین بازار می زآن تیز بین مرسوم جان زآن تازه کن.
خاقانی.
شاه از آن سرخ سیب شهدآمیز خواست افسانه ای نشاطانگیز.
نظامی.
گهی از بس نشاطانگیز پرواز کبوتر چیره شد بر سینه باز.
نظامی.
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنچه تولیدشادی کند: شتربان بجای حد ونشاط انگیزوشدوطرب آمیزاین سفته دربارش می نهاد.
فرهنگ عمید
نشاط انگیزنده، آنچه سبب شادی و خوشحالی شود.
مترادف ها
allegro(صفت)
با روح، تند و با روح، نشاط انگیز
bracing(صفت)
نشاط انگیز، نیروبخش، فرح بخش
پیشنهاد کاربران
کمیک
نشاط انگیز
چیزی که خوش حالت می کند
خوش حالی
نشاط انگیز : شادی بخش . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 385 ) .
چیزی که باعث شاد شدن میشود
دلخوشکنک آنچه که موقتا مایه دلخوشی باشد ولی پایه و اساسی نداشته باشد .