نشابور. [ ن ِ ] ( اِخ ) نشاپور. نیشابور. نسابور. نیسابور. نیشاپور. شهری است در استان خراسان. رجوع به نیشابور شود :
در راه نشابور دهی دیدم بس خوب
انگشبه او را نه عدد بودو نه مرّه.
رودکی.
نشابور بزرگترین شهری است اندر خراسان و بسیارخواسته تر، یک فرسنگ اندر یک فرسنگ است و بسیارمردم است و جای بازرگانان است و مستقر سپاه سالاران است ، و او را قهندز است و ربض است و شهرستان است و بیشتر آب این شهر از چشمه هاست که اندر زمین بیاورده اند، و از وی جامه های گوناگون خیزد و ابریشم و پنبه ، و او را ناحیتی است جدا و آن سیزده روستاست و چهار خان. ( حدود العالم ).شهر گرگان نماند با گرگین
نه نشابور ماند با شاپور.
ناصرخسرو.
حبذا شهر نشابور که در ملک خدای گر بهشت است همین است وگرنه خود نیست.
انوری.
زآن بوحنیفه مرتبت و شافعی مقام چون مصر و کوفه بود نشابور ز احترام.
خاقانی.
من که خاقانیم ار آب نشابور به چشم بنگرم صورت سحبان به خراسان یابم.
خاقانی.
از جنس کارگاه نشابور و کار روم بر من خراج روم و نشابور خوار کرد.
خاقانی.