نشاء

لغت نامه دهخدا

نشاء. [ ن َ ] ( ع اِ ) بوی خوش. نَشا. ( منتهی الارب ). || نَشا. نشاسته. ( از ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ). رجوع به نشا شود.

نشاء. [ ن َ ش َءْ ] ( ع اِ ) ج ِ ناشی ٔ. رجوع به ناشی شود. || ج ِ نش ء. رجوع به نش ء شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَشَاءُ: می خواهیم
معنی طَمَسْنَا: محو ونابود کردیم (از کلمه طمس به معنای آن که چیزی به طرف پوسیدگی و کهنه شدن دگرگونی یابد در عبارت "وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا "محو ونابود می کنیم ، معنی می شود)
معنی یَخْلُفُونَ: جانشین باشند - جای یکدیگر را بگیرند (از آنجایی که معجزات حضرت عیسی به نظر مردم آن زمان تنها درتوان ملائکه بود در آیه "وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنکُم مَّلَائِکَةً فِی ﭐلْأَرْضِ یَخْلُفُونَ "منظور این است که از میان شما اگر بخواهیم به بعضی توانایی م...
ریشه کلمه:
شی ء (۵۱۹ بار)

پیشنهاد کاربران

نُشاء: ( در زبان عربی ) ابری که اول پدید آید؛. ( لغتنامه دهخدا )

بپرس