نسیم شمال
لغت نامه دهخدا
این درشکه بشکسته لایق سواری نیست
این سگ گر مفلوک تازی شکاری نیست
این خر سیاه لنگ قابل مکاری نیست
این حریف تریاکی پهلوان کاری نیست
این زمین بی حاصل جای آبیاری نیست
در جبین این کشتی نور رستگاری نیست مقصد وکیلان را عاقلانه سنجیدیم
مشرب وزیران را عالمانه فهمیدیم
خاک پاک ایران را عارفانه گردیدیم
هرچه را نباید دید ما یکان یکان دیدیم
این زمین بی حاصل جای آبیاری نیست
در جبین این کشتی نور رستگاری نیست هست مدت نه سال خلق پارلمان دارند
هم به آسمان عدل بسته ریسمان دارند
اندر این بهارستان کعبه امان دارند
باز هرچه می بینم خلق الامان دارند
کار ملت مظلوم غیر آه و زاری نیست
در جبین این کشتی نور رستگاری نیست.تا چند کشی نعره که قانون خدا کو؟
گوش شنوا کو؟
آنکس که دهد گوش به عرض فقرا کو؟
گوش شنوا کو؟
در خانه همسایه عروسی است آملا
به به بارک اﷲ
آن شاخ نباتی که شود قسمت ما کو؟
گوش شنوا کو؟
پرسید یکی رحم و مروت به کجا رفت ؟
گفتم به هوا رفت
مرغی که برد کاغذ ما را به هوا کو؟
گوش شنوا کو؟
حلوای معارف که جوانان همه بردند
در مدرسه خوردند
آلوطی حسن قسمت درویش کته پا کو؟
گوش شنوا کو؟بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
اشرف الدین حسینی فرزند سید احمد قزوینی از شاعران و روزنامه نویسان صدر مشروطیت است ٠ وی بسال ۱۲۸۸ هجری قمری در شهر رشت تولد یافت و پس از تحصیلات مقدماتی به سال ۱۳٠٠ برای ادام. تحصیل روان. بین النهرین شد و پس از پنج سال اقامت در آن سامان به رشت بازگشت و در آنجا روزنام. نسیم شمال را منتشر ساخت پس از برقراری مشروطه به تهران آمد و روزنام. نسیم شمال را در تهران با مقالات و اشعاری انتقادی و در خور فهم عوام منتشر کرد و قبول عام یافت و خود وی نیز بمناسبت نام روزنامه اش به نسیم شمال معروف گشت ٠ سید اشرف الدین در زمر. نخستین شاعرانی است که به عهد مشروطه به زبان مردم و از زبان تود. محروم مردم شعر سرود و مقاله نوشت وی در اواخر عمر به فقر و جنون مبتلا گشت و سرانجام در سال ۱۳۱۳ هجری قمری در نهایت تنگدستی و پریشانی درگذشت ٠ اشعار او اغلب در نسخه های نسیم شمال چاپ و جداگانه نیز به صورت مجموعه ای منتشر شده است ٠
دانشنامه آزاد فارسی
نشریۀ ادبی، فکاهی، سیاسی، چاپ رشت و تهران. نخستین شماره، به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی سید اشرف الدین حسینی گیلانی، در دوم شعبان ۱۳۲۵ق/۱۲۸۵ش منتشر شد. در چاپخانۀ عروةالوثقی با چاپ حروفی به چاپ می رسید. همۀ مطالب آن را سید اشرف الدین می نوشت، ولی با نام های مستعاری مثل سرگردان، فقیر، دمدمکی، یتیم جوجه، محروم الحقوق، و مسکین طلبه. مطالب آن بیشتر به شعر بود، اشعاری ساده و روان، و کنایه های آن را در هیچ جریده ای در آن عصر نمی توان دید. نسیم شمال را همه می خواندند و شعر اشرف الدین را ازبر می کردند. گفته می شود که هر نسخۀ آن را لااقل صد نفر در هر بار انتشار می خواندند. دعای «امن یجیب» بر سرلوحۀ بیشتر شماره های آن دیده می شد. با بسته شدن مجلس در جمادی الاول ۱۳۲۶، نسیم شمال توقیف شد و ۱۱ ماه بعد، وقتی تهران فتح و مشروطه بازگشت، دوباره چاپ شد. در۱۳۲۷ق، سید اشرف با کمک محمد ولی خان سپهسالار تنکابنی، که آن زمان سردستۀ مشروطه خواهان در رشت بود، نسیم شمال را آن جا منتشر کرد. از ۱۳۳۳ق، به تهران منتقل شد و انتشار آن تا ۱۴ سال بعد ادامه یافت. نسیم شمال ۲۳ سال (تا ۱۳۰۸ش)، در سال های مبارزه میان مشروطه و استبداد، منتشر شد، تا استبداد صغیر، به صورت هفتگی نامرتب و از آن پس نامرتب تر. پس از فوت سید اشرف الدین گیلانی، امتیاز هفته نامه به مهدی حریرچیان ساعی واگذار شد.
wikijoo: نسیم_شمال
پیشنهاد کاربران
نسیم شمال ؛ نسیمی که از جانب شمال می وزد. باد شمال. ( ناظم الاطباء ) .
- || ( اِخ ) نام روزنامه ای بود که آن را سیداشرف الدین حسینی قزوینی ( گیلانی ) نویسنده و شاعر پس از مشروطیت و همکار و همرزم دهخدا و ملک الشعراء بهار که از مخالفان سرسخت استبداد، محمدعلی شاه و رضاشاه بود منتشر میکرد و اشعار و مضامین ملی و وطنی در آن موج میزد و عامه مردم به سبب ارزش و اثر و شهرت روزنامه ، مدیر آنرا نیز �نسیم شمال � می نامیدند.
... [مشاهده متن کامل]
|| امروزه اصطلاحاً به استان گیلان و مازندران که در شمال ایران و در ساحل دریاچه خزر قرار دارد اطلاق میشود ( مخصوصاً از جانب مردم تهران ) ، و به کسی که به آن استانها مسافرت کند، گویند: فلانی به شمال رفته است یا ماهی شمالی ، یعنی ماهی که آنرا از دریاچه خزر گرفته باشند.
- || ( اِخ ) نام روزنامه ای بود که آن را سیداشرف الدین حسینی قزوینی ( گیلانی ) نویسنده و شاعر پس از مشروطیت و همکار و همرزم دهخدا و ملک الشعراء بهار که از مخالفان سرسخت استبداد، محمدعلی شاه و رضاشاه بود منتشر میکرد و اشعار و مضامین ملی و وطنی در آن موج میزد و عامه مردم به سبب ارزش و اثر و شهرت روزنامه ، مدیر آنرا نیز �نسیم شمال � می نامیدند.
... [مشاهده متن کامل]
|| امروزه اصطلاحاً به استان گیلان و مازندران که در شمال ایران و در ساحل دریاچه خزر قرار دارد اطلاق میشود ( مخصوصاً از جانب مردم تهران ) ، و به کسی که به آن استانها مسافرت کند، گویند: فلانی به شمال رفته است یا ماهی شمالی ، یعنی ماهی که آنرا از دریاچه خزر گرفته باشند.