نسیرم. [ ن َ رَ ] ( اِ ) نسر. ( برهان قاطع ). نسار. ( ناظم الاطباء ). جائی باشد که آفتاب بر آن کمتر تابد. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). جائی که آفتاب نتابد. ( جهانگیری ) ( از سروری ) ( از ناظم الاطباء ). با نسر و نسار قیاس شود. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). || بعضی گویند نسیرم جائی است که پیوسته آفتاب بر آن تابد، واﷲ اعلم. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). || تابدان. ( جهانگیری ) ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). و آن روزنه ای است از خانه که یک جانب آن را پارچه چسبانند و نقاشی کنند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). روشندان. ( جهانگیری ). روزنه و دریچه و جائی که در آن آفتاب تابد. ( ناظم الاطباء ).