نسن

لغت نامه دهخدا

نسن. [ ن ِس ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اوزرود بخش نور شهرستان آمل ، در 30 هزارگزی مغرب بلده و 19 هزارگزی مشرق راه چالوس به تهران در حدود کندوان در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و 600 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار، محصولش غلات و لبنیات و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

ده دهستان اوزرود بخش نور شهرستان آمل استان دوم . در ۳٠ کیلومتری باختر بلده سردسیر و ۶٠٠ تن سکنه آن در معدن زغال سنگ ایلکا بکارگری میروند .
دهی است از دهستان اوزرود بخش نور شهرستان آمل در ۳٠ هزار گزی مغرب بلده و ۱۹ هزار گزی مشرق راه چالوس بتهران در حدود کندوان در منطق. کوهستانی سرد سیری واقع است و آبش از چشمه سار محصولش غلات و لبنیات و حبوبات شغل اهالی زراعت و گله داری است .

گویش مازنی

/nesen/ روستایی از توابع نمارستاق نور

پیشنهاد کاربران

نام روستایی کوهستانی در دامنه آزادکوه در دهستان اوزرود بخش بلده نور مازندران که بر گرفته از لغتی بومی به معنای "سرد سیر" و یا "منطقه ای که کمتر در معرض آفتاب قرار می گیرد" می باشد
Nasanیا ناسن
ناگهانی، یهویی

نسن، با فتحه ن و س، یا ناسن، یک واژه در گویش خراسانی است.
نسن یعنی ناگهانی. یهویی.
ناسن با نسن هنوز در زبان محلی کاشمر، تربت حیدریه فیض آباد و ازغند به کار می رود.
مثال: د حیاط بیوم نسن گربه جیغ کشی هولم کرد.
یعنی توی حیاط بودم گربه یهویی جیغ زد ترسیدم.

بپرس