نسم
لغت نامه دهخدا
نسم. [ ن َ ] ( ع مص ) سخت وزیدن باد. ( از ناظم الاطباء ). نسیم. نَسَمان. ( المنجد ) ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). رجوع به نسیم شود. || متغیر شدن چیزی. ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). دیگرگون شدن. || سپل زدن شتر.( از ناظم الاطباء ). فروکوفتن شتر با سپلش زمین را و اثر گذاشتن در آن. ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
ذَرّ : ماء. نطفه. منیّ نر. تخمک ماده. گامِت نر و گامِت ماده. نفسِ واحده.
عهد ربوبیّت اَلَستی از انسان ها در عالَم ذَرّ و در زمانی گرفته می شود که نیمه ای از وجود او در صُلب پدر و نیمه دیگر در رَحِم مادر وی قرار دارد:
... [مشاهده متن کامل]
🔸 وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِینَ. ( اعراف ۱۷۲ )
عهد ربوبیّت اَلَستی از انسان ها در عالَم ذَرّ و در زمانی گرفته می شود که نیمه ای از وجود او در صُلب پدر و نیمه دیگر در رَحِم مادر وی قرار دارد:
... [مشاهده متن کامل]
🔸 وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِینَ. ( اعراف ۱۷۲ )
زنگ بروز. آشنای ظهور