نسقچی

لغت نامه دهخدا

نسقچی. [ ن َ س َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) چوبدارو انتظام کننده شهریان و لشکریان. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). پاسبان و محافظی که از جانب پادشاه مقرر شده باشد به خصوص در نظم سپاه و اردو. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت واسم ) ۱ - نظم دهنده ناظم .۲ - افرادفوجی نظامی که مامورایجادنظم ونسق درحوزه هابودندوغالباپیشاپیش سپاه حرکت میکردندوجامه سرخ می پوشیدند( صفویه ). ۳ - فراش مامورتنبیه وسیاست میرغضب ( قاجاریه ).

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - تر. ] (اِمر. ) نظم دهنده ، ناظم .

فرهنگ عمید

پاسبان و مٲموری که وظیفه اش برقرار ساختن نظم بود، مٲمور تنبیه، سیاست، و مجازات گناهکاران.

پیشنهاد کاربران

شکنجه گر. یکی از عواید دوستاقبانان و نسق چی ها این بود که حق داشتند محکومین را به صورت مورد استفاده قرار دهند. به این جهت آنان را زنجیر کرده، دور کوچه و بازار وادار به گدایی می کردند و غالباً برای اینکه
...
[مشاهده متن کامل]
سود بیشتری ببرند بینی آنها را سوراخ کرده، از آن زنجیر یا ریسمان می گذراندند که به این عمل مهار کردن می گفتند. یا اینکه گوش و بینی محکومین را می بریدند و در سینی به دست خودشان می دادند یا از گردنشان می آویختند. به این وسیله با ایجاد حس ترحم در مردم کاسبی می کردند.

کتاب برآمدن قاجار از دکتر غلامحسین زرگری نژاد
مهر علی خان زند نسقچی باشی علیمرادخان و حاج رضاخان فراهانی

بپرس