نسفع

پیشنهاد کاربران

برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد مانند، ندرتا نسفع، نفع می دهد ( ایجاد ارتباط نسفع با نفع ) مثلا شخصی می گفت نوجوان بودم از باب
...
[مشاهده متن کامل]
تبلیغ دوستان سیگاری روشن کردم و مشغول کشیدن شدم ناگهان پدرم وارد شد و برای اولین بار مرا با این صحنه دید او با نواختن یک سیلی در گوشم برای همیشه رفتن بسمت دود را از من گرفت. برای یادسپاری عمیق تر می توان موارد دیگری به آن افزود مثلااین حرف سین درون واژه ی نسفع را می توان اشاره به اول کلمه ی سیلی فرض کرد.

نَسفَع ( از ریشه ی سَفْع ) ﮔﺮﻓﺘﻦ، ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻛﺸﻴﺪﻥ ﻭ ﺳﻴﻠﻲ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﺩﻥ.
کَلَّا لَئِن لَّمْ یَنتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِیَةِ ( العلق١٥ )
ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﻰ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ [ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺯﻳﺮﻧﻈﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ، ] ﺍﮔﺮ [ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺶ ] ﺑﺎﺯ ﻧﺎﻳﺴﺘﺪ ، ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﻮﻱ ﺟﻠﻮﻱ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻳﻢ [ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺩﻭﺯﺥ] ﻣﻰ ﻛﺸﺎﻧﻴﻢ .

بپرس