[ویکی الکتاب] معنی نُسِفَتْ: پراکنده شدند (وقتی گفته میشود : فلانی گندم را نسف کرد ، معنایش این است که آن را با منسف بالا انداخت تا پوستهایش بپرد )
ریشه کلمه:
نسف (۵ بار)
کندن. پراکندن. «نَسَفَ الرّیحُ التُّرابَ: فَرَّقَهُّ وَ ذَرَّهُ» باد خاک را پراکند. «نَسَفَ اِلْبناء نَسْفاً: قَلَعَهُ مَنْ اَصْلِهِ» . آن را ریز ریز کرده سپس بطور کامل در دریا میپراکنیم. * . . آیات در باره ریزریز و پراکنده شدن کوهها در قیامت است که در «جبل» بطور مشروح گفتهایم.
ریشه کلمه:
نسف (۵ بار)
کندن. پراکندن. «نَسَفَ الرّیحُ التُّرابَ: فَرَّقَهُّ وَ ذَرَّهُ» باد خاک را پراکند. «نَسَفَ اِلْبناء نَسْفاً: قَلَعَهُ مَنْ اَصْلِهِ» . آن را ریز ریز کرده سپس بطور کامل در دریا میپراکنیم. * . . آیات در باره ریزریز و پراکنده شدن کوهها در قیامت است که در «جبل» بطور مشروح گفتهایم.
wikialkb: نُسِفَت