نسج
/nasj/
مترادف نسج: بافت، بافتن، بافته، منسوج
برابر پارسی: بافت
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
نسج. [ ن ُ س ُ ] ( ع اِ ) سجاده ها. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از معجم متن اللغة ) ( فرهنگ نظام ) ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). || ج ِ نسیج. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نسیج شود.
فرهنگ فارسی
( صفت واسم ) جمع نسیج .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم مصدر ) [قدیمی] بافتن.
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:بافت
wikijoo: نسج
جدول کلمات
مترادف ها
رشته، پارچه، بافت، بافته، منسوج، نسج، تنیده، پارچهء بافته
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
نوع مثلا خرافی : از نسج خیال یعنی از نوع خیال