نسبتی مشهدی

لغت نامه دهخدا

نسبتی مشهدی. [ ن ِ ب َ ی ِ م َ هََ ] ( اِخ ) از شاعران عهد شاه طهماسب صفوی است. در قرن دهم می زیسته و به روایت آذر مدتی در محال آذربایجان سکونت داشته و سرانجام در اردبیل درگذشته است. مؤلف مجمع الخواص او را شاعر خوش سلیقه اما متکدی و ممسکی معرفی کرده است و آرد: وقتی که بی چیز می شد از مردم اسباب سفر و زاد راه می گرفت ولی به هیچ جا نمی رفت ، با این حال خجالت هم نمی کشید! او راست :
به غربت گر شدم رسوای عشق اما به این شادم
که غمخواری ندارم تا نصیحت کار من باشد.
مرا یک آرزو زآن بی وفا هرگز نشد حاصل
اگر با ناامیدی خو نمی کردم چه می کردم.
می رفت و عالمی نگرانش ولی کسی
رشکم به دل فزود که تاب نظر نداشت.
ورای رسم ها من رسم و آئین دگر دارم
مسلمان نیستم ، کافر نیم ،دین دگر دارم.
( از آتشکده آذر چ سادات ناصری ص 504 ) ( از تذکره مجمع الخواص ص 200 ) ( از هفت اقلیم ذیل اقلیم چهارم ).
و رجوع به تذکره شمع انجمن ص 465 و مطلع الشمس ص 448 و فرهنگ سخنوران شود.

فرهنگ فارسی

از شاعران عهد شاه طهماسب صفوی است در قرن دهم میزیسته و به روایت آذر مدتی در محال آذربایجان سکونت داشته و سرانجام در اردبیل در گذشته است . مولف مجمع الخواص او را شاعر خوش سلیقه اما متکدی و ممسکی معرفی کرده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس