[ویکی فقه] نسبت کلامی به نسبت میان موضوع و محمول در قضیه لفظی اطلاق می شود و این بحث در اصول فقه کاربرد دارد.
نسبت کلامی یا نسبت لفظی ، نسبتی است که در قضیه ملفوظه(حاکی) وجود دارد؛ به بیان دیگر، رابطه میان دو لفظ مستقل در کلام را نسبت کلامی می گویند.
مراحل سه گانه قضیه
هر قضیه سه مرحله دارد:۱. مرحله لفظ ، که از آن به قضیه ملفوظه یا حاکیه تعبیر می شود؛ در این مرحله، همان الفاظ قضیه مورد نظر است.۲. مرحله معنا، که عبارت است از معنای قضیه ملفوظ، و صورت معنایی است که از راه الفاظ در ذهن مستمع و مخاطب وارد می شود و از آن به قضیه معقوله تعبیر می شود.۳. مرحله واقعیت؛ یعنی واقعیتی که این قضیه از آن حکایت می کند، و حقیقتی که این لفظ به واسطه قضیه معقوله به مخاطب القا می کند و آن را قضیه واقعیه یا قضیه محکیه گویند. بنابراین، در قضیه «زید له القیام» واقعیت زید و قیام و ربط میان آن ها را قضیه واقعیه یا محکیه، و الفاظ «زید»، «قیام» و «له» را که از دو طرف نسبت و ارتباط میان آن ها حکایت می کند، قضیه ملفوظه یا حاکیه، و معنای زید و قیام و ربط میان آن ها را در ذهن، قضیه معقوله می نامند.
نظر مشهور علمای اصول درباره قضیه
مشهور علمای اصول معتقدند در هر سه مرحله، قضیه از سه جزء تشکیل شده است: موضوع ، محمول ، نسبت؛ زیرا اگر قضیه محکیه سه جزء داشته باشد، امکان ندارد قضیه لفظیه دارای دو جزء باشد و اگر قضیه لفظیه از سه جزء تشکیل شده باشد، ممکن نیست قضیه معقوله دو جزء داشته باشد. برای مثال، جمله «زید قائم» سه جزء دارد:زید؛ قائم؛ هیئت جمله خبری ، که بر نسبت دلالت می کند. بنابراین، نسبت کلامی یا لفظی، به نسبتی گفته می شود که در قضیه لفظی میان موضوع و محمول وجود دارد و به کمک حرف و یا هیئت به آن دلالت می شود.
نسبت کلامی یا نسبت لفظی ، نسبتی است که در قضیه ملفوظه(حاکی) وجود دارد؛ به بیان دیگر، رابطه میان دو لفظ مستقل در کلام را نسبت کلامی می گویند.
مراحل سه گانه قضیه
هر قضیه سه مرحله دارد:۱. مرحله لفظ ، که از آن به قضیه ملفوظه یا حاکیه تعبیر می شود؛ در این مرحله، همان الفاظ قضیه مورد نظر است.۲. مرحله معنا، که عبارت است از معنای قضیه ملفوظ، و صورت معنایی است که از راه الفاظ در ذهن مستمع و مخاطب وارد می شود و از آن به قضیه معقوله تعبیر می شود.۳. مرحله واقعیت؛ یعنی واقعیتی که این قضیه از آن حکایت می کند، و حقیقتی که این لفظ به واسطه قضیه معقوله به مخاطب القا می کند و آن را قضیه واقعیه یا قضیه محکیه گویند. بنابراین، در قضیه «زید له القیام» واقعیت زید و قیام و ربط میان آن ها را قضیه واقعیه یا محکیه، و الفاظ «زید»، «قیام» و «له» را که از دو طرف نسبت و ارتباط میان آن ها حکایت می کند، قضیه ملفوظه یا حاکیه، و معنای زید و قیام و ربط میان آن ها را در ذهن، قضیه معقوله می نامند.
نظر مشهور علمای اصول درباره قضیه
مشهور علمای اصول معتقدند در هر سه مرحله، قضیه از سه جزء تشکیل شده است: موضوع ، محمول ، نسبت؛ زیرا اگر قضیه محکیه سه جزء داشته باشد، امکان ندارد قضیه لفظیه دارای دو جزء باشد و اگر قضیه لفظیه از سه جزء تشکیل شده باشد، ممکن نیست قضیه معقوله دو جزء داشته باشد. برای مثال، جمله «زید قائم» سه جزء دارد:زید؛ قائم؛ هیئت جمله خبری ، که بر نسبت دلالت می کند. بنابراین، نسبت کلامی یا لفظی، به نسبتی گفته می شود که در قضیه لفظی میان موضوع و محمول وجود دارد و به کمک حرف و یا هیئت به آن دلالت می شود.
wikifeqh: نسبت_کلامی