نزدیک داشتن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) نزدیک کردن .

پیشنهاد کاربران

نزدیک داشتن ؛ بخود قریب ساختن. گفتن که پیشتر آید : مرا پیش خواند و سخت نزدیکم داشت چنانکه بهمه روزگار چنان نزدیک نداشته بود. ( تاریخ بیهقی ) .

بپرس