نزدیک بین. [ ن َ ] ( نف مرکب ) آنکه چشمش از دور نتواند دید.
فرهنگ فارسی
(صفت ) کسی که بسبب ضعف باصره دوررانبیند توضیح شخصی که قادربدیدن اشیائ دورنباشد وفقط اشیائ بسیارنزدیک رامیتواندرویت کند. این چنین کس بابکاربردن عینکی که دارای عدسی های مقعرالطرفین باشدمیتوانداشیائ دورراهم ببیند.
فرهنگ عمید
کسی که به واسطۀ ضعف چشم دور را به خوبی نبیند، میوپ.