نزاقت

لغت نامه دهخدا

نزاقت. [ ن َ ق َ ] ( از ع ، اِمص ) مصدر منحوت از نَزق. سبکی. شتاب کردن به وقت خشم : و ترقی سن که لجام نزاقت شبان دست بالا گرفت. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ فارسی

سبکی شتاب کردن به وقت خشم

پیشنهاد کاربران

بپرس