quarrel (فعل)
ستیزه کردن، بحی کردن، نزاع کردن، دعوی کردن
fight (فعل)
جنگ کردن، مبارزه کردن، جنگیدن، نزاع کردن، نبرد کردن
tussle (فعل)
تقلا کردن، نزاع کردن، بحث کردن
wrangle (فعل)
مشاجره کردن، داد و بیداد کردن، نزاع کردن، گرد اوری و راندن احشام
jar (فعل)
تکان دادن، طنین انداختن، ناجور بودن، تصادف کردن، نزاع کردن، لرزاندن، لرزیدن صدای ناهنجار، اثر نامطلوب باقی گذاردن، مرتعش شدن