لغت نامه دهخدا
- امثال :
لگد مادیان به نریان درد نکند.
نریان. [ ] ( اِخ ) شهرکی است به خراسان از گوزگانان اندر میان جهوذان و پاریاب ، و حد او دو فرسنگ است. ( از حدود العالم ). نام قریه ای میان فاریاب و بلخ. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
شهرکی است به خراسان از گوز کانان اندر میان جهوذان و باریاب و حد او دو فرسنگ است .
فرهنگ معین
دانشنامه عمومی
نریان یا اسب نر ( به انگلیسی: Stallion ) ، اسب نری است که اخته نشده باشد. اسب نر از ساختار و فنوتیپ نژاد خود پیروی می کند، اما در این استاندارد، وجود هورمون هایی مانند تستوسترون ممکن است به اسب نرها گردنی کلفت تر و «تاج دار» و همچنین بدنی ماهیچه ای تر در مقایسه با اسب های ماده، که با نام مادیان شناخته می شوند، و نرهای اخته شده به نام اسب اخته بدهند.
«نریان» همچنین برای اشاره به نر دیگر اسبیان از جمله گورخر و الاغ استفاده می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف«نریان» همچنین برای اشاره به نر دیگر اسبیان از جمله گورخر و الاغ استفاده می شود.
wiki: نریان
مترادف ها
فحل، اسب نر، نریان
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید