نرمش

/narmeS/

مترادف نرمش: تانی، مکث، انعطاف، ورزش

معنی انگلیسی:
calisthenics, elasticity, lenience, leniency, litheness, warm-up, suppleness, softness

فرهنگ فارسی

ازلغتهای تازه که درورزش بکارمیرود، قابلیت، انعطاف وهماهنگی
( اسم ) قابلیت انعطاف جسمی ( اعضای بدن بوسیله ورزش ) یاروحی .

فرهنگ عمید

۱. [مجاز] مدارا، سازش.
۲. (اسم، اسم مصدر ) (ورزش ) حرکات بدنی برای آماده سازی و تقویت عضلات که غالباً بدون استفاده از وسایل خاصی انجام می شود.

پیشنهاد کاربران

flexible
نرمی
نرمش به خرج دادن = به نرمی زفتار کردن.
در ورزش به معنی گرم کردن بدن با حرکات آرام بدن برای شروع مسابقه یا تمرینی.

بپرس