نرش. [ ن َ ] ( ع مص ) به دست گرفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). عن ابن درید. و عندی [ مجدالدین ] انه تصحیف اذ لیس فی کلامهم راء قبلها نون. ( از منتهی الارب ). ابن درید آورده و گوید درستش نمیدانم. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) جای روییدن عرفط. ( ناظم الاطباء ). گفته اند که این کلمه تصحیف شده ، به معنی اول فرش بود و به معنی دویم نَوْش. ( از ناظم الاطباء ).