نرده کشیدن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
نرده کشیدن، توبیخ کردن
پناه دادن، نرده کشیدن، حفظ کردن، شمشیر بازی کردن، نرده دار کردن
بستن، نرده کشیدن، اعتصاب کردن، افسار کردن، مراقبت کردن، جلو کسی راه رفتن یا ایستادن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید