نرده

/narde/

معنی انگلیسی:
banister, bar, enclosure, fence, grid, guardrail, parapet, railing, grille, hand - rail, palisade

لغت نامه دهخدا

نرده. [ ن َ دَ /دِ ] ( اِ ) میله های چوبی یا فلزی نزدیک هم نشانده که چون دیوار مانع رفت وآمد است و الفاظ دیگرش معجر و تارمی است. ( فرهنگ نظام ). محجری که در جلو ایوان می سازند و طارمی نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). طارمی. محجر.دست انداز. حاجزی از چوب یا آهن مشبک که به جانب ایوان و مهتابی یا دو طرف پلکان کشند زینت را یا منع سقوط اشخاص را. ( یادداشت مؤلف ). || اشل. مقیاس. ( لغات فرهنگستان ) .

فرهنگ فارسی

تارمی چوبی یا آهنی که دراطراف باغچه وخانه گذارند
۱ - ( اسم ) میلهای چوبی یافلزی نزدیک یکدیگرنشانده و آن همچون دیواری مانع آمد ورفت گرددطارمی .۲ - اشل مقیاس .یانرده آهنی ( آهنین ) .نرده ای که از آهن ساخته شده

فرهنگ معین

(نَ دِ ) (اِ. ) تارمی چوبی یا فلزی که در اطراف باغچه و خانه یا جلوی ایوان درست کنند.

فرهنگ عمید

حصاربندی چوبی یا آهنی که در اطراف باغچه، خانه، یا جلوی ایوان درست می کنند.

فرهنگستان زبان و ادب

{scalar} [ریاضی] هر عضو هیأت، در مبحث فضاهای برداری روی یک هیأت

دانشنامه عمومی

نرده یک محافظ سقوط یا یک عنصر و راهنمای افراد است.
می توانید نرده ها را در مکان های زیر پیدا کنید
• ساختمان ها ( روی بالکن ها، روف گاردن، پله ها، روی پنجره هایی با جان پناه های کم ( کمتر از ۸۰ سانتی متر ) یا در مقابل نماهای شیشه ای اتاق ) .
• زیرا ( بارگیری رمپ، پل، خاکریز و … )
• وسایل نقلیه ( در کشتی ها ( نرده ها را ببینید ) ، در کامیون ها ( کامیون های سیلو دار ) ، . . . )
• کارخانه ها و ماشین آلات صنعتی ( روی جرثقیل، اسکله، پل لوله، کانتینر، سیلو و … )
• سازه های ویژه ( مانند آثار هنری باغبانی، برج های مشاهده، . . . )
• استخر Kneipp
• داربست
• لبه های دیگر ( در آب نماهای ثابت، اسکله های بخار، . . . )
• در تجهیزات فنی ( روی اجاق گاز، کابین آسانسور ساخته شده از شیشه، سکوهای بالابر، . . . )
مصالح عبارتند از چوب، فولاد، پلاستیک، بتن و غیره. نرده های دائمی و آنهایی که به راحتی جدا می شوند وجود دارد.
نرده ها می توانند توسط معماران و طراحان به عنوان یک عنصر طراحی خاص مورد استفاده قرار گیرند. شکل و طراحی نرده ها بر تصور کلی که یک ساختمان یا تأسیسات ( مانند پارک، کشتی، ماشین و غیره ) ارائه می کند، تأثیر می گذارد.
شکل نرده های پله ها در ساختمان ها در آلمان در استاندارد DIN 18065 «پله های ساختمان»، در قوانین ساختمانی ایالتی و در مقررات پیشگیری از حوادث ( UVV ) تنظیم شده است. نرده راه پله برای تمام پله های بیش از سه پله باید در نظر گرفته شود.
انتهای افقی معمولاً به عنوان نرده دستی شناخته می شود. این نرده به طور محکم بر روی پایه نرده عمودی نصب شده است، با نرده های تمام شیشه ای روی شیشه ایمنی که به طور ثابت عمل می کنند. بین پایه های نرده و نرده های پرکننده ( صفحات، شیشه، فلز سوراخ دار، سیم، طناب یا سایر الگوها و مواد ) یا میله های عمود بر ( حداکثر ۱۲ عدد ) قرار دارند. فاصله نوار سانتی متر، برای مهدکودک ها و مراکز روزانه ۸٫۹ اعمال می شود سانتی متر ) یا یک یا دو میله افقی زانو ( با حداکثر ۵۰ ) . فاصله سانتی متر ) و یک تخته دامن.
سازه های نرده معمولاً حاوی جبران انبساط حرارتی هستند که نشان دهنده اتصال مونتاژ نیز می باشد.
نرده های راه پله - با اندازه گیری از لبه جلوی پله - باید حداقل ۹۰ سانتی متر باشد ارتفاع ( در محل کار حداقل ۱۰۰ سانتی متر[ ۱] ) . برای ارتفاعات پاییز بیشتر از ۱۲ متر معمولاً ارتفاع حداقل ۱۱۰ سانتی مت برای همه ساختمان ها است مورد نیاز است. هر ایالت فدرال قوانین متفاوتی در این مورد دارند. در بادن - وورتمبرگ قد ۹۰ سانتی متر است نیز بالای ۱۲ متر ارتفاع پاییز مورد نیاز است.
عکس نردهعکس نردهعکس نردهعکس نردهعکس نردهعکس نرده

نرده (سیرجان). نرده یک روستا در ایران است که در شهرستان سیرجان واقع شده است. [ ۱] نرده ۱۳ نفر جمعیت دارد.
عکس نرده (سیرجان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

balustrade (اسم)
نرده، طارمی

railing (اسم)
نرده، سرزنش، محجر، ریل

fencing (اسم)
دفاع، نرده، حصار، محجر، ششمشیر بازی

rail (اسم)
نرده، توبیخ، ریل خط آهن، خط اهن

parapet (اسم)
نرده، دیواره، جان پناه، محجر

paling (اسم)
نرده، حصار کشی، پرچین، نرده سازی

list (اسم)
کنار، صورت، ریز، نرده، سیاهه، فهرست، جدول، کجی، شیار، سجاف، فرد، میدان نبرد

pale (اسم)
دفاع، نرده، حصار دفاعی، قلمرو حدود

فارسی به عربی

حاجز , سخط , سور , قائمة , وتد

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
واژه نرده از ریشه ی واژه ی نرد و ه فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

نردهنردهنردهنرده
رازینه
نرده ( Handrail ) [اصطلاح دریانوردی]:نرده چوبی و یا فلزی که در اطراف پله ها نصب میگردد .
نرده ( Rail ) [اصطلاح دریانوردی] :حفاظی ساخته شده از چوب ، شمش های فلزی و یا میله که دور دکها و پل ها نصب میگردد .
تارم

بپرس