نرخ بالا کردن. [ ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بسیار کردن نرخ. مقابل نرخ شکستن. نرخ بلند کردن.( آنندراج ). بر قیمت افزودن. گران کردن : هر دو عالم قیمت خود گفته ای نرخ بالا کن که ارزانی هنوز.
امیرخسرو ( از آنندراج ).
رو به درگاه شفیعهر دو دنیا می کنم ناز عصیان را ز رحمت نرخ بالا می کنم.