ندیم مشهدی

لغت نامه دهخدا

ندیم مشهدی. [ ن َ م ِ م َ هََ ] ( اِخ ) زکی ( میرزا... )، مشهدی الاصل اصفهانی المنشاء، متخلص به ندیم. از شاعران قرن دوازدهم است ، و به عهدشاه سلطان حسین صفوی ملازم محمدزمان خان بیگدلی سپهسالار خراسان بود، سپس به خدمت نادرشاه رسید و سرانجام به هنگامی که نادر به بغداد لشکر کشید وی از خدمت سلطنت استعفا خواست و در آنجا مقیم گشت تا به سال 2 هَ. ق. درگذشت. او راست :
هر قاصدی که برد به جانان پیام ما
اول ز ننگ کرد فراموش نام ما.
کسی به حال کس از بی کسی نمی سوزد
به مدعای دل روزگار می سوزم.
رقیب از وصل می بالد ندیم از هجر می نالد
یکی را گل یکی را خار در پیراهن است امشب.
در بر عرب واله لیلی مجنون
دیوانه بیستون به شیرین مفتون
دست تو ندیم و خاک درگاه نجف
کل حزب بما لدیهم فرحون.
رجوع به آتشکده ٔآذر ص 430 و صبح گلشن ص 513 و قاموس الاعلام ج 6 و ریحانة الادب ج 4 ص 183 و فهرست کتابخانه مجلس ص 438 و ریاض الجنة ص 931 و مقالات الشعرا ص 812 و عقد ثریا ص 58 و فرهنگ سخنوران ص 598 شود.

فرهنگ فارسی

زکی مشهدی الاصل اصفهانی المنشائ متخلص به ندیم از شاعران قرن دوازدهم است و بعهد شاه سلطان حسین صفوی ملازم محمد زمان خان بیگدلی سپهسالار خراسان بود سپس بخدمت نادرشاه در آمد و به بغداد لشکر کشید وی از خدمت سلطنت استعفائ داد و در آنجا مقیم شد تا بسال ۱۱۵۲ در گذشت .

پیشنهاد کاربران

بپرس