ندانستگی

مترادف ها

inadvertence (اسم)
سهو، سرسری، غفلت، بی ملاحظگی، بی توجهی، عدم توبه، ندانستگی، عدمتعمد

inadvertency (اسم)
سهو، سرسری، غفلت، بی ملاحظگی، بی توجهی، عدم توبه، ندانستگی، عدمتعمد

فارسی به عربی

اهمال

پیشنهاد کاربران

وقت رنگین شدن سبابه ها،
باستامپ های آلوده. .
هنگام تشویق ام
ازواژه ی پنجه طلا، ، ، ،
تمجیدی
که حواشیِ زیادی داشت. !
ومن محظوظ خرسند. .
ندانستم به دل
نیشخندی بود بانگشتان پا.
کاز پارهٔ جوراب زدند بیرون. . . . . . . .

بپرس