نخکلون

لغت نامه دهخدا

نخکلون. [ ن َ ک َ ] ( ص ) مردم سخت رو و پوست کلفت و بی شرم. نخکله. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) نخکله. گردوی قوز :
مغز معنی راست ناید از برون
ور سر او بشکنی چون نخکلون.
لطیفی ( از فرهنگ شعوری ).
رجوع به نخکله شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس