نخکلون. [ ن َ ک َ ] ( ص ) مردم سخت رو و پوست کلفت و بی شرم. نخکله. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) نخکله. گردوی قوز : مغز معنی راست ناید از برون ور سر او بشکنی چون نخکلون.لطیفی ( از فرهنگ شعوری ).رجوع به نخکله شود.