نخوری

لغت نامه دهخدا

نخوری. [ ن َخ ْوَ ری ی ] ( ع ص ) فراخ دهن و فراخ شکم و فراخ سوراخ پستان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). واسعالفم. واسعالجوف. ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ). یا فراخ احلیل. ( از معجم متن اللغة ). ج ، نَخاوِرَة.

فرهنگ فارسی

امساک لئامت .

پیشنهاد کاربران

بپرس