نخود سیاه


معنی انگلیسی:
fool's errand, fools errand

لغت نامه دهخدا

نخود سیاه. [ ن ُ خُدْ ] ( اِ مرکب ) مُجُک. ( یادداشت مؤلف ).
- پی نخود سیاه فرستادن ؛ کسی را که نخواهند در وقت کاری حاضر باشد به تدبیر و بهانه بیرون فرستادن : دیروز رندان میخواستند شراب بخورند آخوند بیچاره را پی نخود سیاه فرستادند . پی کاری فرستادن که بسی دیر کشد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) گونه ای نخودکه دانه های آنر الپه میکنندوبصورت لپه ببازارعرضه میشود. یادنبال نخودسیاه فرستادن .

دانشنامه عمومی

نخود سیاه نوعی نخود است به رنگ بنفش تیره است که چون باعث تیره شدن آش می شود، معمولاً به صورت خوراک نخود استفاده می شود. چون مصرف آن رایج نیست، کمیاب است. به همین دلیل ضرب المثل «کسی را به دنبال نخود سیاه فرستادن» وجود دارد.
اخیراً به دلیل خواص درمانی، مورد مصرف انگلیسی ها قرار گرفته است؛ چون انگلیسی ها عادت به پختن تنوعی از مواد اولیه ندارند. [ ۱]
عکس نخود سیاه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی نخودسیاه از ریشه ی دو واژه ی نخود سیاه فارسی هست .
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

نخود سیاهنخود سیاهنخود سیاهنخود سیاهنخود سیاهنخود سیاه
Fooling around is a phrase used to describe someone who is acting silly or playful, or not taking something seriously.
:
1. The kids were fooling around and making a mess.
2. The teacher was tired of her students always fooling around in class.
...
[مشاهده متن کامل]

3. Let's not fool around and just get started on our project.
◆وقت تلف کردن،
◆شیطونی کردن،
◆مسخره بازی در آوردن

A fool's errand
دنبال نخود سیاه فرستادن کسی : [عامیانه، ضرب المثل ] کسی را از سر وا کردن، به دنبال چیزی واهی فرستادن.

بپرس