نخواب

لغت نامه دهخدا

نخواب. [ ن َ خوا / خا ] ( نف ) که نتوان با دوتا کردن ، آن را به روی هم خواباند به علت ضخامت یا سختی و سفتی ، چون پاشنه بیشتر کفش ها. تانشو. که تا نشود.

فرهنگ فارسی

که نتوان با دو تا کردن آنرا بروی هم خواباند بعلت ضخامت یا سختی و سفتی چون پاشینه بیشتر کفشها تا نشو .

پیشنهاد کاربران

بپرس