نخلی


معنی انگلیسی:
palmaceous

لغت نامه دهخدا

نخلی. [ ن َ ] ( ص ، اِ ) در تداول ، نخری. بچه اول زنی. ( یادداشت مؤلف ).
- شکم نخلی .

نخلی. [ ن َ ] ( ص نسبی ) چون نخل. به شکل نخل. مانند نخل.
- بواسیر نخلی ؛ آن بود که شاخها و بیخهای بسیار دارد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

در تداول نخری بچه اول زنی یا چون نخل یا مانند نخل .

گویش مازنی

/neKheli/ انگولک

پیشنهاد کاربران

بپرس