نخلی. [ ن َ ] ( ص ، اِ ) در تداول ، نخری. بچه اول زنی. ( یادداشت مؤلف ). - شکم نخلی . نخلی. [ ن َ ] ( ص نسبی ) چون نخل. به شکل نخل. مانند نخل. - بواسیر نخلی ؛ آن بود که شاخها و بیخهای بسیار دارد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
فرهنگ فارسی
در تداول نخری بچه اول زنی یا چون نخل یا مانند نخل .