نخستی شناسی ( به انگلیسی: Primatology ) ، دانش مطالعهٔ نخستی سانان است. [ ۱] این دانش یک زمینهٔ گستردهٔ دانشگاهی است و پژوهشگران آن در دانشکده های مختلف مانند مردم شناسی، زیست شناسی، پزشکی، روان شناسی، دامپزشکی و جانورشناسی، و همچنین موزه ها و باغ وحش ها مشغول به فعالیت و تحقیق هستند. [ ۲]
نخستی شناسان بر روی نخستی سانان زنده و منقرض شده در زیستگاه های آنان و همچنین در آزمایشگاه پژوهش می کنند تا بتوانند جنبه های مختلف تکامل و رفتار آنان را دریابند.
نخستی شناسی به عنوان یک علم، زیرشاخه های مختلفی دارد که از نظر رویکردهای نظری و روش شناختی به موضوع مورد استفاده در تحقیق نخستی های موجود و اجداد منقرض شده شان متفاوت است.
دو مرکز اصلی نخستی شناسی وجود دارد، نخستی شناسی غربی و نخستی شناسی ژاپنی. این دو رشته متفاوت از زمینه های فرهنگی و فلسفه های منحصربه فردی نشأت می گیرند که در زمان تأسیس آن ها پیش رفت. اگرچه اساساً، نخستی شناسی غربی و ژاپنی در بسیاری از اصول مشترکند، حوزه های تمرکز آنها در تحقیقات نخستی ها و روش های آنها برای به دست آوردن داده ها به طور گسترده ای متفاوت است.
نخستی شناسی غربی اساساً از تحقیقات دانشمندان آمریکای شمالی و اروپایی سرچشمه می گیرد. مطالعات اولیه نخستی ها عمدتاً بر تحقیقات پزشکی متمرکز بود، اما برخی از دانشمندان همچنین آزمایش های «متمدنانه» را روی شامپانزه ها انجام دادند تا هم هوش پستانداران و هم محدودیت های قدرت مغز آنها را بسنجند.
نظریه
مطالعه نخستی شناسی به جنبه های بیولوژیکی و روان شناختی نخستی های غیرانسانی می پردازد. تمرکز بر مطالعه پیوندهای مشترک بین انسان و پستانداران است. تمرین کنندگان بر این باورند که با درک نزدیک ترین خویشاوندان حیوانی خود، ممکن است طبیعت مشترک با اجدادمان را بهتر درک کنیم.
نخستی شناسی یک علم است. باور عمومی این است که مشاهده علمی طبیعت یا باید بسیار محدود باشد یا کاملاً کنترل شود. در هر صورت، ناظران باید نسبت به سوژه های خود بی طرف باشند. این اجازه می دهد تا داده ها بی طرفانه باشند و سوژه ها تحت تأثیر دخالت انسان قرار نگیرند.
سه رویکرد روش شناختی در نخستی شناسی وجود دارد: مطالعه میدانی، رویکرد واقع بینانه تر. مطالعه آزمایشگاهی، رویکرد کنترل شده تر. و محدوده نیمه آزاد، که در آن زیستگاه پستانداران و ساختار اجتماعی وحشی در یک محیط اسیر تکرار می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنخستی شناسان بر روی نخستی سانان زنده و منقرض شده در زیستگاه های آنان و همچنین در آزمایشگاه پژوهش می کنند تا بتوانند جنبه های مختلف تکامل و رفتار آنان را دریابند.
نخستی شناسی به عنوان یک علم، زیرشاخه های مختلفی دارد که از نظر رویکردهای نظری و روش شناختی به موضوع مورد استفاده در تحقیق نخستی های موجود و اجداد منقرض شده شان متفاوت است.
دو مرکز اصلی نخستی شناسی وجود دارد، نخستی شناسی غربی و نخستی شناسی ژاپنی. این دو رشته متفاوت از زمینه های فرهنگی و فلسفه های منحصربه فردی نشأت می گیرند که در زمان تأسیس آن ها پیش رفت. اگرچه اساساً، نخستی شناسی غربی و ژاپنی در بسیاری از اصول مشترکند، حوزه های تمرکز آنها در تحقیقات نخستی ها و روش های آنها برای به دست آوردن داده ها به طور گسترده ای متفاوت است.
نخستی شناسی غربی اساساً از تحقیقات دانشمندان آمریکای شمالی و اروپایی سرچشمه می گیرد. مطالعات اولیه نخستی ها عمدتاً بر تحقیقات پزشکی متمرکز بود، اما برخی از دانشمندان همچنین آزمایش های «متمدنانه» را روی شامپانزه ها انجام دادند تا هم هوش پستانداران و هم محدودیت های قدرت مغز آنها را بسنجند.
نظریه
مطالعه نخستی شناسی به جنبه های بیولوژیکی و روان شناختی نخستی های غیرانسانی می پردازد. تمرکز بر مطالعه پیوندهای مشترک بین انسان و پستانداران است. تمرین کنندگان بر این باورند که با درک نزدیک ترین خویشاوندان حیوانی خود، ممکن است طبیعت مشترک با اجدادمان را بهتر درک کنیم.
نخستی شناسی یک علم است. باور عمومی این است که مشاهده علمی طبیعت یا باید بسیار محدود باشد یا کاملاً کنترل شود. در هر صورت، ناظران باید نسبت به سوژه های خود بی طرف باشند. این اجازه می دهد تا داده ها بی طرفانه باشند و سوژه ها تحت تأثیر دخالت انسان قرار نگیرند.
سه رویکرد روش شناختی در نخستی شناسی وجود دارد: مطالعه میدانی، رویکرد واقع بینانه تر. مطالعه آزمایشگاهی، رویکرد کنترل شده تر. و محدوده نیمه آزاد، که در آن زیستگاه پستانداران و ساختار اجتماعی وحشی در یک محیط اسیر تکرار می شود.
wiki: نخستی شناسی