نخجیر و شکارگاه ماخوذ از ترکی : اقر. [ اُ ق ُ ] ( ترکی ، اِ ) نخجیر. ( شرفنامه منیری ) .
شکار شکارچی صید درجدول بکار میره
یک جمله خنده دار با کلمه نخجیر=شکار بگویید.
به نظر من ، با نظر گرفتن، همه گفته ها میشه گفت در مورد، نوعی کنترل یا مراقبت از ، رَونده شکار که شامل شکار و شکارچی ، و حتی شکار گر، و همه ی بَسترِ، ( قبل و بعد ) مربوط به شکار کردن.
که شامل ابزار شکار هم میشه.
بستگی به استفاده شدن داره یعنی در لغت به معنای شکارگاه هست اما در شاهنامه هفت خوان رستم به معنای شکار است مانند آذرگشسب که در لغت به معنای اسم یکی از سه آتش مقدس بوده اما در شاهنامه به معنای آتش جهنده یا همان آتش تیز و تیز و کنایه از هرچیز مورد نیایش و ستایش آمده و نیز اسم یکی از پهلوانان.
شکار
نخجیر : شکارگاه یا شکار
[غار چال نخجیر بین دلیجان و نَراق در استان مرکزی به معنای شکارگاه پست و گود می باشد. چال : جای گود]
نخجیر ریشه ای کوردی دارد که در اصل در زبان کوردی به آن نچیر ( نێچیر ) است به معنی سید یا صیاد
حیوانی که شکار میکنند.
نخچیر از واژه پهلوی "نخچیر" می اید که به چم شکارگاه است.
اسکلا مترداف چه بدردی میخوره هم معنی لعنتی رو بیارین
در کتاب فارسی ششم نخجیر به معنای تیمار و مراقبت است
نخجیر به صورت کلی دو معنی دارد که معنی اول یعنی تیمار کردن و معنی دوم یعنی حیوانی شکار شده ( به زبان ساده )
حیوان یا چیزی که شکار شده است معنی اصلی نخجیر است
صید - شکار
یعنی شمار کردن که در درس پنجم فارسی ششم ابتدایی بود
مترادف
شکار . حیوانی را که شکار میکنند
گرفتن ، به دام انداختن
نخجیر یعنی صید یا شکار
کلاس ششم درس پنجم
هفت خان رستم
کلمه ی نخجیر به معنی شکار کردن، صید میباشد که در کتاب فارسی ششم هم آمده است ( درس پنجم هفت خان رستم ) .
نچیر به زبان کوردی یعنی صید
و نچیروان هم یعنی صیاد
یعنی :شکار. صید
شکار کردن
نخجیر : تازی شده واژه " نخگیر ": پارسی است که از "نخ " به معنای رشته و ریسمان و ریشه " گرفتن " آمده و روی هم به معنای شکار شده و صید است و گاهی هم به معنای شکارگاه بکار می رود .
شکارگاه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)