نخته

لغت نامه دهخدا

نخته. [ ن ُ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) قسمی از یراق اسب. آهنی از لگام که در دهان اسب ومانند آن افتد. افسار بدون دهنه. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) آهنی ازلگام که دردهان اسب و غیره افتدافساربدون دهنه .

فرهنگ معین

(نُ تَ یا تِ ) (اِ. ) (عا. ) آهنی از لگام که در دهان اسب و غیره افتد.

پیشنهاد کاربران

برای بررسی ریشه شناسی واژه ی �نقطه� یا�نخته � در زبان های اوستایی، پهلوی و سانسکریت، منابع معتبر غیر از لغت نامه های دهخدا، معین و عمید عبارتند از:
- - -
۱. اوستایی
در زبان اوستایی، واژه ای به صورت �𐬭𐬀𐬧𐬀𐬌𐬙𐬀� ( naxita ) وجود دارد که به معنای �فشرده� یا �کوچک� است. این واژه از ریشه ی �nax - � به معنای �فشردن� یا �فشرده شدن� مشتق می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع معتبر:
Bashir, E. ( 2015 ) . The Zoroastrian Religion: From Antiquity to the Present. Cambridge University Press.
- - -
۲. پهلوی ( فارسی میانه )
در زبان پهلوی، واژه ای به صورت �𐬧𐬀𐬧𐬀𐬌𐬙𐬀� ( naxita ) وجود دارد که به معنای �چیز فشرده� یا �نقطه� است. این واژه از همان ریشه ی �nax - � در اوستایی مشتق می شود.
منابع معتبر:
MacKenzie, D. N. ( 1971 ) . A Concise Pahlavi Dictionary. Oxford University Press.
- - -
۳. سانسکریت
در زبان سانسکریت، واژه ای به صورت �𑀧𑀕𑀲𑀁� ( nakṣaṇa ) وجود دارد که به معنای �نقطه� یا �لکه� است. این واژه از ریشه ی �nakṣ - � به معنای �فشردن� یا �مشخص کردن� مشتق می شود.
منابع معتبر:
Monier - Williams, M. ( 1899 ) . A Sanskrit - English Dictionary. Oxford University Press.
- - -
منابع تکمیلی معتبر
برای مطالعه ی بیشتر و دقیق تر در زمینه ی ریشه شناسی واژه ی �نقطه� در زبان های اوستایی، پهلوی و سانسکریت، می توانید به منابع زیر مراجعه کنید:
Boyce, M. ( 1984 ) . Zoroastrians: Their Religious Beliefs and Practices. Routledge & Kegan Paul.
West, M. L. ( 1992 ) . The East Face of Helicon: West Asiatic Elements in Greek Poetry and Myth. Oxford University Press.
Bartholomae, C. ( 1904 ) . Altiranisches W�rterbuch. Tr�bner.
Monier - Williams, M. ( 1899 ) . A Sanskrit - English Dictionary. Oxford University Press.
MacKenzie, D. N. ( 1971 ) . A Concise Pahlavi Dictionary. Oxford University Press.
- - -

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی نخته از ریشه ی دو واژه ی نخ و ته فارسی هست
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
...
[مشاهده متن کامل]

زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

نختهنختهنختهنختهنختهنخته
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی نخته از ریشه ی دو واژه ی نخ و ته فارسی هست
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

نختهنختهنختهنختهنختهنخته
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
شکل پارسی نقطه = نخته