نخاسی. [ ن َخ ْ خا ] ( حامص ) برده فروشی. بنده فروشی. || ستورفروشی. عمل نخاس. رجوع به نخاس شود. نخاسی. [ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ) نَخّاس. برده فروش. فروشنده غلام و کنیز : زآنکه پیراهن به دستش عاریه ست چون به دست آن نخاسی جاریه ست جاریه پیش نخاسی سرسری است در کف او ازبرای مشتری است.