لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
پست، دون، ژنده، نخ نما
مندرس، نخ نما
چسبناک، کهنه، نخ نما، رنگ ورو رفته
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
کهنه و مستعمل که فاقد اثر ، نفوذ و جاذبه است
زیاد استفاده شده
کهنه، مستعمل، فرسوده، ساییده.
استدلال های نخ نما: دلیل های مرسوم و بی مایه و از اثر افتاده.
واژه های نخ نما: از شدت استعمال بی اثر و بیهوده.
کهنه، مستعمل، فرسوده، ساییده.
استدلال های نخ نما: دلیل های مرسوم و بی مایه و از اثر افتاده.
واژه های نخ نما: از شدت استعمال بی اثر و بیهوده.
منسوخ