نخ نخ


معنی انگلیسی:
stringy, fibrous

فرهنگ فارسی

کم کم اندک : نفس ازجان چون دوزخ بینداخت زمستی جامه رانخ نخ بینداخت . ( اسرارنامه عطار.چا.دکترگوهرین ص ۱۷۵ )

فرهنگ معین

(نَ نَ ) (ق مر. ) کم کم ، اندک .

مترادف ها

filose (صفت)
ریشه دار، نخ نخ

پیشنهاد کاربران

بپرس