نحم
لغت نامه دهخدا
نحم. [ ن َ ح َ ] ( ع ق ) بمعنی نعم است ، یعنی آری. ( ناظم الاطباء ). لغتی است در نعم. ( منتهی الارب ). لغتی است سعدیة در نعم. ( اقرب الموارد ).
نحم. [ ن َ ح ِ ] ( ع ص ) رجل نحم ؛ مردی که از جوف او صدائی خارج شود. ( از المنجد ).
نحم. [ ن َ ح َم م ] ( ع ص ) سخت نحیم و ناله. ( منتهی الارب ). شدیدالنحیم. ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید