نجیل

لغت نامه دهخدا

نجیل. [ ن َ ] ( ع اِ ) هرم که نوعی از گیاه شور است و برگ شکسته آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || نجیر. گزمازج. ثمرةالطرفاء. ( از برهان قاطع ) ( از آنندراج ). گزمازه. بار درخت گز. ( ناظم الاطباء ). نجم. نجیر. ثیل. اغرسطس. ( یادداشت مؤلف ). رستنی است که نجلیات از قصیل آن بود و ریشه های آن به کثرت پراکنده و گسترده می شود چنانکه ریشه کن ساختن آن دشوار است و برای کشت زیانی عظیم دارد. و نیز نجیل آنچه از برگ نجیل شکسته شود. ( از المنجد ). ج ، نُجُل. رجوع به ثیل شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گیاه پنجه مرغی راگویند. ۲ - گزمازو.

دانشنامه عمومی

نجیل یک منطقهٔ مسکونی در عربستان سعودی است که در استان مدینه واقع شده است. [ ۱]
عکس نجیل
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس