نجمی

/najmi/

لغت نامه دهخدا

نجمی. [ ن َ ] ( اِخ ) ( خواجه... ) در مجالس النفایس ترجمه شاه محمد قزوینی ( ص 384 ) آمده : خواجه نجمی شخصی زنده دل کامل است و شعرهای خوب دارد و این مطلع از اوست :
با بتان ماه پیکر آشنائی مشکل است
آشنائی چون میسر شد جدائی مشکل است.

فرهنگ فارسی

در مجالس النفایس ترجم. شاه محمد قزوینی آمده

پیشنهاد کاربران

نجمی نام طایفه ای در بجنورد که اصالتا اهل طرق میباشند
نجمی نام طایفه ای بزرگ و با اصالت می باشد ؛ که محل سکونت مردمان این طایفه منطقه قهستان ( سعادت آباد. اسحاق آباد. کورگاه ) ، سیرجان و محله خرم آباد این شهر است.
این طایفه شامل چندین شاخه و تیره از جمله رضایی. حسنی . بنی اسد و . . می باشد.

بپرس