[ویکی نور] محمدصادق نجمی، به سال 1315ش، در روستای «هریس» از توابع شبستر، متولد شد. وی زندگی خود را این گونه گزارش می دهد: «پدرم، ثقةالاسلام، حاج میرزا احمد آقا هریسی و چند تن از اجدادم، از علما و روحانیون مورد اعتماد مردم بوده اند. مادرم، از سادات کوه کمری است. پدر وی، حاج میری آقا، عموی آیت الله حجت(ره) می باشد. این جانب تا حدود 15 سالگی، در همان روستا که دارای مردمی متدین می باشد، رشد کرده ام؛ روستایی که در اثر فراوانی آب، از طراوت و خرمی برخوردار است. مردم این روستا، علاقه مند به مذهب و اهل بیت(ع) و پایبند به اصول اخلاقی می باشند.
هشت یا نه ساله بودم که به مکتب خانه رفتم. تحصیل را با روخوانی قرآن شروع کردم و پس از آن با بخشی از ادبیات فارسی آشنا شدم. در آن روز در مکتب خانه های آذربایجان، «گلستان» سعدی، «نصاب الصبیان»، «تاریخ وصاف»، «ابواب الجنان» و... آموزش داده می شد. در تدریس برخی از این کتاب ها، علاوه بر فراگیری ادبیات فارسی، آموزش مسائل اخلاقی نیز مورد توجه بود.
پس از این دوره، در نزد پدرم «جامع المقدمات»، «سیوطی» و «شرح جامی» را فراگرفتم. تقریبا در پانزده سالگی، پدرم مرا به مدرسه «طالبیه تبریز» برد و از آن زمان به بعد من هم به صف طالبان علوم دینی پیوستم. شوق فراوانی نسبت به تحصیل علوم دینی داشتم. پس از یک سال و چند ماه توقّف در تبریز و تکمیل کردن درس هایی که نزد پدرم آغاز کرده بودم، سرانجام در اواخر تابستان سال 1332ش، رهسپار حوزه علمیه قم شدم و با فضل خداوند در مدرسه فیضیّه سکونت گزیدم. ورود این جانب به قم، با ماه محرم سال 1372ق، مصادف بود، چهار ماه پس از ورودم به قم، در ماه جمادی الاولی، حضرت آیت الله حجّت رحلت کرد.
دوران تحصیل این جانب از این تاریخ تا سال 1359ش؛ یعنی تقریباً سی سال، ادامه داشت. در این مدّت، علاوه بر تحصیل و تدریس دروس متداول حوزه علمیّه، به تألیف و ترجمه کتاب های متعدّدی موفّق شدم و هذا من فضل ربّی. بیشترین تحصیل این جانب، در حوزه علمیّه قم و بخشی دیگر در حوزه علمیه مشهد بود، زیرا تقریباً نه ماه پس از ورودم به قم که هوا رو به گرمی می رفت، والدینم به قصد زیارت مشهد، وارد قم شدند و من نیز به همراه آنان به مشهد مقدّس عزیمت نمودم. در این سفر، پدرم مقدمات توقّفم را در تعطیلات تابستانی در حوزه علمیه مشهد، فراهم کرد و اجازه اقامتم را در یکی از حجره های مدرسه «خیرات خان»، از متولی این مدرسه، آقای دربندی دریافت نمود. این برنامه که مصادف با اولین ماه های ورود آیت الله، میلانی از عراق به مشهد مقدس برای تعطیلات تابستانی بود، در سال های بعد هم برایم الگو شد و اکثر تعطیلات تابستانی را در مشهد مقدس مشغول تحصیل و مطالعه می شدم. تألیف کتاب «سیری در صحیحین»، از ثمرات این حوزه مقدس و از عنایات حضرت علی بن موسی الرضا(ع) می باشد.
در حوزه علمیه قم، مدتی در مدرسه فیضیه و مدتی در مدرسه خان و مدتی نیز در مدرسه حجتیه اقامت داشتم. در مشهد مقدس نیز گاهی درمدرسه «خیرات خان» و گاهی در مدرسه میرزا جعفر اقامت داشتم. پس از انتشار جلد اول کتاب «سیری در صحیحین»، چند ماه با اجازه آیت الله میلانی، در مدرسه وی و در حجره مخصوص او اقامت داشتم. این در شرایطی بود که مطالعه و تألیف جلد دوم همین کتاب را پیگیری می کردم و عنایات خاص آن مرد بزرگ نیز تشویقی بر ادامه این تألیف بود و جلد اول همین کتاب را با تفسیر «المیزان» و «المراجعات»، به عنوان جایزه به طلاب هدیه می داد. تحصیلات من تنها در علوم حوزوی بود، اما با تلاش شهید بهشتی، یک کلاس آموزش زبان انگلیسی شبانه در دبیرستان «دین و دانش» قم تشکیل می شد و عده ای از طلاب که بنده هم جزء آنان بودم، در آن شرکت می نمودیم».
آیت الله نجمی، در سال 1360 به دستور حضرت امام خمینی(ره)، به امامت جمعه شهرستان خوی منصوب و در مدت بیست سال، علاوه بر ایفای وظیفه امامت جمعه و حل مشکلات اجتماعی و پاسخ گویی به نیازهای مردم، در همان سال اول، ساختمان مدرسه علوم دینی این شهر را تکمیل کرد و حوزه علمیه را سروسامان بخشید. بنا بر وظیفه اسلامی، حضور گسترده ای در جبهه های جنگ داشت.
هشت یا نه ساله بودم که به مکتب خانه رفتم. تحصیل را با روخوانی قرآن شروع کردم و پس از آن با بخشی از ادبیات فارسی آشنا شدم. در آن روز در مکتب خانه های آذربایجان، «گلستان» سعدی، «نصاب الصبیان»، «تاریخ وصاف»، «ابواب الجنان» و... آموزش داده می شد. در تدریس برخی از این کتاب ها، علاوه بر فراگیری ادبیات فارسی، آموزش مسائل اخلاقی نیز مورد توجه بود.
پس از این دوره، در نزد پدرم «جامع المقدمات»، «سیوطی» و «شرح جامی» را فراگرفتم. تقریبا در پانزده سالگی، پدرم مرا به مدرسه «طالبیه تبریز» برد و از آن زمان به بعد من هم به صف طالبان علوم دینی پیوستم. شوق فراوانی نسبت به تحصیل علوم دینی داشتم. پس از یک سال و چند ماه توقّف در تبریز و تکمیل کردن درس هایی که نزد پدرم آغاز کرده بودم، سرانجام در اواخر تابستان سال 1332ش، رهسپار حوزه علمیه قم شدم و با فضل خداوند در مدرسه فیضیّه سکونت گزیدم. ورود این جانب به قم، با ماه محرم سال 1372ق، مصادف بود، چهار ماه پس از ورودم به قم، در ماه جمادی الاولی، حضرت آیت الله حجّت رحلت کرد.
دوران تحصیل این جانب از این تاریخ تا سال 1359ش؛ یعنی تقریباً سی سال، ادامه داشت. در این مدّت، علاوه بر تحصیل و تدریس دروس متداول حوزه علمیّه، به تألیف و ترجمه کتاب های متعدّدی موفّق شدم و هذا من فضل ربّی. بیشترین تحصیل این جانب، در حوزه علمیّه قم و بخشی دیگر در حوزه علمیه مشهد بود، زیرا تقریباً نه ماه پس از ورودم به قم که هوا رو به گرمی می رفت، والدینم به قصد زیارت مشهد، وارد قم شدند و من نیز به همراه آنان به مشهد مقدّس عزیمت نمودم. در این سفر، پدرم مقدمات توقّفم را در تعطیلات تابستانی در حوزه علمیه مشهد، فراهم کرد و اجازه اقامتم را در یکی از حجره های مدرسه «خیرات خان»، از متولی این مدرسه، آقای دربندی دریافت نمود. این برنامه که مصادف با اولین ماه های ورود آیت الله، میلانی از عراق به مشهد مقدس برای تعطیلات تابستانی بود، در سال های بعد هم برایم الگو شد و اکثر تعطیلات تابستانی را در مشهد مقدس مشغول تحصیل و مطالعه می شدم. تألیف کتاب «سیری در صحیحین»، از ثمرات این حوزه مقدس و از عنایات حضرت علی بن موسی الرضا(ع) می باشد.
در حوزه علمیه قم، مدتی در مدرسه فیضیه و مدتی در مدرسه خان و مدتی نیز در مدرسه حجتیه اقامت داشتم. در مشهد مقدس نیز گاهی درمدرسه «خیرات خان» و گاهی در مدرسه میرزا جعفر اقامت داشتم. پس از انتشار جلد اول کتاب «سیری در صحیحین»، چند ماه با اجازه آیت الله میلانی، در مدرسه وی و در حجره مخصوص او اقامت داشتم. این در شرایطی بود که مطالعه و تألیف جلد دوم همین کتاب را پیگیری می کردم و عنایات خاص آن مرد بزرگ نیز تشویقی بر ادامه این تألیف بود و جلد اول همین کتاب را با تفسیر «المیزان» و «المراجعات»، به عنوان جایزه به طلاب هدیه می داد. تحصیلات من تنها در علوم حوزوی بود، اما با تلاش شهید بهشتی، یک کلاس آموزش زبان انگلیسی شبانه در دبیرستان «دین و دانش» قم تشکیل می شد و عده ای از طلاب که بنده هم جزء آنان بودم، در آن شرکت می نمودیم».
آیت الله نجمی، در سال 1360 به دستور حضرت امام خمینی(ره)، به امامت جمعه شهرستان خوی منصوب و در مدت بیست سال، علاوه بر ایفای وظیفه امامت جمعه و حل مشکلات اجتماعی و پاسخ گویی به نیازهای مردم، در همان سال اول، ساختمان مدرسه علوم دینی این شهر را تکمیل کرد و حوزه علمیه را سروسامان بخشید. بنا بر وظیفه اسلامی، حضور گسترده ای در جبهه های جنگ داشت.
wikinoor: نجمی،_محمدصادق