نجس خوار

لغت نامه دهخدا

نجس خوار. [ ن َ ج ِ خوا / خا ] ( نف مرکب ) خورنده نجاست. که پلیدی خورد. گه خوار. گوه خورنده :
چون کلاغ است نجس خوار و حسود
چون خروس است زناکار و لئیم.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه پلیدی خوردنجاست خوار: چون کلاغ است نجس خواروجسور چون خروس است زناکارولئیم . ( خاقانی .سج.۹٠۳ )

پیشنهاد کاربران

بپرس