نجاء
لغت نامه دهخدا
نجاء. [ ن ِ ] ( ع اِ ) ابر که آب ریخته بود. ( مهذب الاسما ). ج ِ نجو، بمعنی ابر آب ریخته. ( از آنندراج ). رجوع به نجو شود. || ( مص ) مناجاة. ( المنجد ). رجوع به مناجاة شود.
نجاء. [ ن ُ ] ( ع اِ ) اسهال یا بیماری که موجب اسهال گردد. ( ناظم الاطباء ).
نجاء. [ ن َج ْءْ ] ( ع مص ) به چشم کردن کسی را. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). چشم زدن کسی را ( از محیط المحیط ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید