نثط. [ ن َ ] ( ع اِ ) گیاه چون بکفاند زمین را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). || ( مص ) به دست درخستن چیزی را بر زمین چندان که هموار گردد. ( منتهی الارب ). || آرمیدن چیزی. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). نثوط. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || برآمدن سماروغ از زمین. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || گران گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). گران و سنگین گردانیدن چیزی را. ( از ناظم الاطباء ).