نثج

لغت نامه دهخدا

نثج. [ ن َ ] ( ع مص ) بیرون انداختن کون ، آنچه در شکم است. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). بیرون انداختن آنچه در شکم دارد. ( از اقرب الموارد ). گویند: نثج استه نثجاً. || نثج بطنه بالسکین ؛ به دشنه پاره کرد شکم او را. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

نثج. [ ن ِ ]( ع ص ) بددل بی خیر. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ). جبان و ترسوی بی خیر. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

نثج. [ ن ُ ث ُ ] ( ع اِ ) کون ها. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دبرها. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس