نتوج

لغت نامه دهخدا

نتوج. [ ن َ ] ( ع ص ) اسب ماده به هنگام زاییدن رسیده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مادیانی که هنگام زاییدن آن رسیده باشد، و نیز هر ماده سم داری که وقت زاییدن آن رسیده باشد. ( ناظم الاطباء ). آبستن از دواب.( از اقرب الموارد ). نتیج. منتج. ( معجم متن اللغة ).

فرهنگ فارسی

اسب ماده بهنگام زاییدن رسیده آبستن از دواب .

پیشنهاد کاربران

بپرس