نتفه

لغت نامه دهخدا

( نتفة ) نتفة. [ ن ُ ف َ ] ( ع اِ ) به انگشت برچیده از گیاه و جز آن. ( منتهی الارب ). آنچه با انگشت از گیاه و جز آن برچینند. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ) ( المنجد ). گیاه و سبزی دست چین. ج ، نُتَف. || بخشش. عطا. ( ناظم الاطباء ). || چیزی. مختصری. عامه عرب به فتح و کسر اول نیز استعمال کنند در مورد هر چیز قلیلی که باشد. ( از معجم متن اللغة ): افاده نتفة من العلم ؛ شیئاً. ( ناظم الاطباء ). اعطاه نتفة من الطعام وغیره ؛ شیئاً منه. ( اقرب الموارد ). ماکان بینهم نتفةو لا قرصة؛ شی صغیر و لا کبیر. ( از اقرب الموارد ).

نتفة. [ ن ُ ت َ ف َ ] ( ع ص ) رجل نتفة؛ مردی که آغاز علمی را کند و به انجام نرساند. ( ناظم الاطباء ). آنکه اندکی از علم بیاموزد و در آن استقصا نکند. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آنچه ازگیاه وجز آن باانگشت برچینندجمع :نتف .۲ - بخشش عطا.۳ - چیزی مختصری اندکی .
رجل نتفه مردی که آغاز علمی را کند و بانجام نرساند .

فرهنگ معین

(نُ فَ یا فِ ) [ ع . نتفة ] (اِ. ) ۱ - بخشش ، عطا. ۲ - اندکی ، مختصری .

فرهنگ عمید

آنچه با دست و انگشت از گیاه و جز آن برچینند و برکنند، دست چین، برگزیده.

پیشنهاد کاربران

بپرس