نتره

لغت نامه دهخدا

( نترة ) نترة. [ ن َ رَ ] ( ع اِ ) زخم نیزه درگذرنده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). طعنه ٔنافذه. ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ). || غضب و تهور. ( از معجم متن اللغة ). || واحد نتر. ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ). رجوع به نتر شود. || سخنی که بیازارد و دل را بسوزاند و سوراخ کند. ( ناظم الاطباء ). ج ، نترات.

فرهنگ فارسی

زخم نیزه در گذرنده یا غضب و تهور .

پیشنهاد کاربران

بپرس