نتراشیده

/natarASide/

معنی انگلیسی:
unshaven, uncut, rough - hewn, unlicked, uncultivated

لغت نامه دهخدا

نتراشیده. [ ن َ ت َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مقابل تراشیده. رجوع به تراشیده شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ناتراشیده .یانتراشیده نخراشیده شخص زمخت ودرشت وخشن وبدسرووضع وجاهل باداب ورسوم معاشرت ناتراشیده .

فرهنگ عمید

= ناتراشیده

واژه نامه بختیاریکا


نَرُندِه؛ نه راپ نه ریپ

مترادف ها

incult (صفت)
ناهنجار، بایر، زمخت، کشت نشده، نتراشیده

stubbly (صفت)
زبر، پرمو، نتراشیده، پوشیدهاز کاهبن، شبیه کاهبن

unshaven (صفت)
نتراشیده

پیشنهاد کاربران

بپرس